سلام.
آره،از تیتر پستم همه چی معلومه.
نمیدونی آخرین پستی که گذاشتم کی بود! فک کنم دوسال پیش بود.
نوشته بودم 5 سال از آشنایی ما گذشت و باز هم هیچ تغییری ایجاد نشد!
و حالا مینویسم، 7 سال از آشنایی باهاش گذشته و از لحاظ مکانی هم 500 کیلومتر از هم دور شدیم و هنوووووووز هیچ تغییری ایجاد نشده و هیچ قدمی برداشته نشده!
نمیدونم باید تا کی این درد رو تحمل بکنم؟
فقط اینو میدونم که شدیدا دلم درد میکنه، شدیدا دلشکسته شدم و واقعا مرگ رو دارم میبینم! دیگه تحملم سر اومده.تاکی باید تحمل کنم؟
یادمه اون موقه که میومدم به وبلاگم سرمیزدم،خیلی از این بچه ها،فقط یه عشق برای همدیگه بودن. ولی حالا،زندگی همدیگه هستن و همسر همدیگه،انشالله که خوشبخت بشن،ولی منه بخت برگشته،هنوووووووز دارم انتظار میکشم. دیگه توان ندارم خدااااااااااااا کمکم کن.
سلام
خیلی ممنون که اومدین و به وب ما سر زدین
توکلتون به خدا باشه انشا اله که درست میشه
ما هم خیلی روزهای سختی رو پشت سر گذاشتیم
روزهایی که هنوزم یاد اوریش لحظه های شیرینمون رو تلخ میکنه و چشامون رو اشک بار
انشا اله که تا پایان سال 95 شما هم میشین همسر همدیگه و دیگه عشق هم نیستین
راستی مشکل شما چیه که بعد از 7 سال هنوز سر جای اولین و نمی تونین که کاری برای به هم رسیدنتون انجام بدین اگه دوست داشتی بگو شاید بتونم کمکتون بکنم چون وصال ما هم اصلا اسون نبود و کلی درد سر کشیدیم و هنوز هم ادامه داره ولی با هم بودنمون ارزشش رو داره و همه چیزو از بین میبره
سلام خوبی شما؟؟
فکر کنم شمارو یادمه خیلی عاشق بودی
بعد چند سال حتی اسم وبلاگتون هم عوض نشده
امیدوارم حال روحی بهتری داشته باشی